می گداشتم در آغوشم
گنجشکها هر روز شلوغش کنندُ....
در هیاهویِ مستانه اشان
دلم حتی با ریتمی فالش هم که شده
تا نمی دانمِ آن کجای شعر و غزل می رفتُ....
سرخوشانه از تو می سرود.
پ.ن: در هیاهوی بسیار برای هیچِ روزگار ، چقدر دلم تنگ بود برای نوشتن
برچسب : نویسنده : 0favfa9 بازدید : 42